برند کلینکس به قدری قدرتمند است که در بسیاری از نقاط جهان از واژه «کلینکس» به جای «دستمال کاغذی» استفاده می‌شود.کلینکس امسال صدمین سالگرد تأسیس خود را جشن می‌گیرد و به مناسبت این موضوع، کلینکس با «ترنر داکورث Turner Duckworth» همکاری کرده تا هویت برند خود را دوباره طراحی کند.
این بازطراحی به منظور ایجاد انسجام در برند در جهان و همچنین به‌دست آوردن کاراکتری متمایز انجام شده که نقش کلینکس در «لحظات غیرمنتظره unexpected moments» زندگی را —از لحظه پاک کردن اشک تا مقابله با آلرژی— برجسته می‌کند.
بازآفرینی هویت بصری برند کلینکس Kleenex
کلینکس به این نکته آگاه است که در طول سال‌ها، در برخی موارد انسجام بصری خود را از دست داده و لوگوها و پالت‌های رنگی متفاوتی در بازارهای مختلف به کار گرفته است. لوگوتایپ کلینکس از سال ۱۹۲۴ به اشکال مختلفی درآمده که معروف‌ترین آنها نسخه ۱۹۶۱ متعلق به «ساول باس» است. چالش بازطراحی هویت بصری، ایجاد یک لوگوی واحد و شکلی معنادار و متمایز بود که خوانایی آن در تمامی زمینه‌ها تضمین شود.
این طراحی جدید شامل یک آیکون به شکل تاج است که به‌طور ارگونومیک نوشته کلاسیک کلینکس را در قاب خود جای می‌دهد. این تاج که شبیه دستمال کاغذی تا شده است، از یک جزئیات کوچک به عنصری مرکزی در طراحی تبدیل شده و به‌طور تلویحی، هم وضعیت محصول کلینکس در این حوزه و هم ایده اصلی برند مبنی بر اینکه در لحظات نیاز در کنار ما باشد را تقویت می‌کند.
منحنی‌های نرم در لوگوتایپ و تاج جدید، بر ظاهر کلی و حس طراحی تأثیر گذاشته‌اند، به‌ویژه در نوع خط و تصویرسازی! «هر جنبه از هویت جدید، رهبری برند را در این حوزه تقویت می‌کند» این را «اندی بارون»، مدیر خلاق اجرایی در ترنر داکورث.
جزییات بازطراحی برند
ظاهر جدید کلینکس، به برقراری انسجام و یکپارچگی در برند کمک می‌کند. رنگ آبی جدید کلینکس نیز به هویت برند قوت می‌بخشد و بیانی جسورانه و به یادماندنی ارائه می‌دهد. این رنگ به‌خوبی با برند هماهنگ است و نشان می‌دهد کلینکس به‌عنوان برندی قدرتمند در طول زمان دوام خواهد آورد. همچنین این احساس وجود دارد که این برند همواره در کنار ما بوده است، که نشانه خوبی به شمار می‌آید.
تصاویر گرافیکی در این بازطراحی هویت برند ممکن است کم‌هیجان‌ترین بخش باشند، اما به‌خوبی پیام‌هایی را که قصد دارند منتقل کنند، به تصویر می‌کشند و به هویت کلی برند شخصیت بیشتری می‌بخشند.
