اینفلوئنسرهای مجازی با سرعت در مسیری گام بر میدارند که در نهایت منجر به رقابت نزدیک با همتایان انسانی اشان خواهد شد. با توجه به ویکی پدیا، یک اینفلوئنسر مجازی میتواند یک کاراکتر یا مانکن مجازی باشد. این قبیل شخصیتهای خیالی کامپیوتری میتوانند در زمینه بازاریابی به کار آیند اما اغلب اوقات از آنها به جای اینفلوئنسرهای انسانی و واقعی برای بازاریابی در رسانههای اجتماعی استفاده میشود.
وجود اینفلوئنسرهای مجازی این موضوع را ثابت میکند که گاهی اوقات استفاده از یک اینفلوئنسر غیر واقعی میتواند بهتر از یک اینفلوئنسر انسانی واقعی باشد.
مطالعات مختلف نشان میدهند که مخاطبان میتوانند سه برابر بیشتر از یک اینفلوئنسر انسانی درگیر یک اینفلوئنسر مجازی شوند.
اینفلوئنسرهای مجازی زاییده افکار هنرمندان و شرکتهای فعال در عرصه فناوری مدرن بوده و به شکل شخصیتهای ساختگی با یک سری ویژگیهای ظاهری مصنوعی نمود پیدا میکنند. شکل آنها میتواند با همدیگر فرق داشته باشد اما به هر حال همه آنها با داستان سرایی زنده میشوند.
تولد اینفلوئنسرهای مجازی
اولین برندهایی که اینفلوئنسرهای مجازی را به عنوان یک ترند پذیرفتند، برندهای لوکس فعال در صنعت مد بودند. در سال 2018، Balmain از مانکنهای مجازی به نامهای «مارگوت»، «شودو» و «ژی» برای تبلیغ محصولات خود استفاده کرد. Fenty Beauty نیز با «شودو گرام» که هم اکنون 231 هزار نفر فالوئر دارد یک کمپین تبلیغاتی را راه انداخت. لیل میکولا، جوانی که سن و سالش هیچ گاه از نوزده فراتر نمیرود، با 3 میلیون نفر فالوئر، صفحه اینستاگرام پرادا را برای هفته مد میلان تصاحب کرد.
پس از آن بود که سیل برندهای مایل به استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی راه افتاد و سایر و برندها و کسب و کارها نیز به سرعت از این ترند پیروی کردند. کی اف سی دست به معرفی مدل CGI سرهنگ ساندرز زد. در ادامه نایک، سامسونگ و کالوین کلاین نیز با «لیل میکولا» همکاری کردند.
سازمان بهداشت جهانی با «ناکس فراست»، یک اینفلوئنسر مجازی مجهز به فناوری هوش مصنوعی 21 ساله، در راستای افزایش آگاهی بخشی درباره کووید-19 مشارکت کرد. هند اولین اینفلوئنسر مجازی خود موسوم به «نیلا» را ایجاد کرد. پوما نیز در اقدامی مشابه دست به معرفی «مایا» برای تبلیغ خط تولید کفشهای کتانی «Future Rider» خود در جنوب شرقی آسیا زد.
مطالعه بیشتر: اینفلوئنسرهای ایرانی اینستاگرام
جذابیت فراوان اینفلوئنسرهای غیر واقعی
شرکت تحقیقاتی «گارتنر» تخمین میزند که تا سال 2025، 30 درصد از بودجه بازاریابی اینفلوئنسرها به اینفلوئنسرهای مجازی اختصاص خواهد یافت.
در زمینه نحوه همکاری برندها با اینفلوئنسرهای انسانی محدودیتهایی وجود دارد زیرا آنها در واگذاری خلاقیت به شخص ثالث مردد هستند. اینفلوئنسرهای مجازی مرزهای خلاقیت را درنوردیده و هر چیزی را دست یافتنی میکنند. در این راستا، یک اینفلوئنسر مجازی میتواند کنسرتی را در 7 مکان مختلف به طور همزمان اجرا کند. «Kai»، یک سلبریتی دیجیتال در پلتفرم «Roblox» (پلتفرم محبوب بازی آنلاین)، دقیقا موفق شد این کار را انجام دهد.
از جمله فواید همکاری با اینفلوئنسرهای مجازی میتوان به این نکته اشاره کرد که این نوع اینفلوئنسرها بر خلاف همتایان واقعی خود، نمیتوانند درگیر پروندههای رسوایی یا واکنشهای منفی مصرف کنندگان شوند. این کنترل مطلق بر روی فعالیت اینفلوئنسرهای مجازی، تضمین میکند که تبلیغاتی با چنین سبک و سیاقی منجر به ثبات بیشتر و ریسک کمتر میشود.
یکی از دلایلی که روند استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی مدام در حال افزایش است، همان نیاز انسان به رفع نیازهای اساسی خود خواهد بود. اینفلوئنسرهایی که نیاز به خوردن، تنفس و خوابیدن دارند، اسیر برنامههای روزمره و سلامت بدن خود خواهند بود. اینفلوئنسرهای مصنوعی این طور نیستند. همین موضوع همکاری با آنها را در مقایسه با اینفلوئنسرهای انسانی به خصوص مگا اینفلوئنسرها، مقرون به صرفه تر خواهد کرد.
به عنوان مثال، یک برند فعال در صنعت گردشگری یا هتلداری را در نظر بگیرید. یک کمپین تبلیغاتی با همکاری یک اینفلوئنسر واقعی به معنای متحمل شدن هزینههای اضافی از جمله میزبانی است. مسلما همکاری با اینفلوئنسرهای مجازی چنین هزینههایی را در پی نخواهد داشت.
در چند سال اخیر حجم استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی سه برابر شده است. با توسعه روند سرمایه گذاری در این زمینه و علاقه به متاورس، اینفلوئنسرهای مجازی از یک ترند به یک محور و ستون اصلی تبدیل شده است.
برندها در حال حاضر این آواتارهای ترندساز را در خود ایجاد کرده و روز به روز بیش از پیش در این زمینه از خود فعالیت نشان میدهند.
منبع: www.socialsamosa.com