اگر مشترک ایرانسل باشید، حتماً میدانید که ایرانسل شما را تنها نمیگذارد و جای یک دوست صمیمی را برایتان پر میکند و حداقل روزی یک پیامک تقدیمتان میکند: « چگونه سیمکارتِ هدیۀ خود را هدیه دهید؟ از تخفیف بین دو خط استفاده کنید! چگونه پنج شماره از دوستان نزدیکتان را بدهید. از تخفیف مکالمۀ بین خطوط استفاده کنید. »
ولی سوال این است: ایرانسلی که از انواع ارتباطات ما گرفته تا مکانهای تردد روزانۀ ما خبر دارد، چرا باید اینگونه مارکتینگ کند، مگر Segmentation در بازاریابی به غیر از اینست که میبایست براساس اینکه مشتری شما در کدام گروه قرار میگیرد، او را خطاب قرار دهید!
به نظر شما مشترکی که در طول روز ارتباطات اساماسی دارد، کدام پکیجِ پروموشن را ترجیج میدهد؟ آیا پاسخ این سوال با توجه به اطلاعاتی که ایرانسل از مشترکین خود دارد، سخت است!
درست است، اگر هدف ترغیب مشتری به استفاده از دیگر محصولات و خدمات است باید کاملاً هوشمندانه این پیشنهاد به مشترک اعلام شود. ترغیب مشتری به استفادۀ بیشتر از محصولی که به آن علاقه دارد بسیار سودمندتر و کمهزینهتر از معرفی پیاپی محصولاتی است که مشتری را در وضعیت تغییر نیاز قرار میدهد.
همانطور که میدانید تغییر از مواردی است که اغلب انسانها در برابر آن سخت مقاومت میکنند.
مثال بعدی این است که چه کسی بهتر از ایرانسل میداند مشترکانش بیشتر با چه کسانی ارتباط دارند! بهتر نیست بهجای پروموت کردن اینکه خودِ مشترک پنج نفر از دوستانش را معرفی کند تا از تخفیف مکالمه با آنها برخوردار شود، اپراتور تلفن همراه 10 شمارۀ هر مشترک را که بیشترین تماس را با آنها دارد پیشنهاد دهد تا مشترک از بین آنها پنج مورد را انتخاب کند! کمی هوشمندانه بازاریابی کردن بهتر نیست!
فکر نمیکنید مشتریان ترجیح میدهند در انتخاب راحتتر باشند تا اینکه به چالش کشیده شوند؟ من فکر میکنم از سوالات تستی و چند گزینهای استقبال بیشتری میشود تا سوالات تشریحی!
مرحلۀ بعد مربوط به مسابقات ایرانسل است که پیمانکاران ویترین ایرانسل کافیست پالسی از یک مشترک مبنی بر شرکت در یک مسابقه دریافت کنند! دیگر مسابقه از حالت روزانه خارج میشود و تا زمانیکه مشترک غول آخر را نکشد از اساماس های پیاپی راحت نمیشود. این تازه آغاز ماجراست و حتی با لغو یک مسابقه، مرحلۀ بمباران تبلیغاتی و پروموشن های ویترین از انواع مسابقات و انواع آهنگ پیشواز و عکس و … شما را راحت نمیگذارد.
فقط زمانی شلیکِ یک تیراندازِ ناشی به وسط سیبل میخورد که با حالت رگبار و بدون محدودیتِ فشنگ تیراندازی کند!
میخواهم نتیجه بگیرم که آیا پُشتوانۀ مالی یک شرکت و یا امکانات منحصربفردِ یک سازمان دلیلی بر این است که دست به هر نوع بازاریابی کورکورانه بزند؟ شاید اینگونه پروموشنها برای ایرانسل هزینه نداشته باشد ولی آیا نباید برای Position کردن یک کالا و ساخت هویت یک برند، مارکتینگی حسابشده و طبقهبندی شده و با تحلیل اطلاعات مشترک Data Mining انجام شود!
به نظر شما با توجه به نوع عملکرد اپراتور دوم تلفن همراه، هویت برند ایرانسل چیست؟
اولین چیزی که با اسم ایرانسل به ذهن شما خطور میکند چیست؟
شما روزانه چند پیامک از دوست عزیزتان، ایرانسل دریافت میکنید؟
درود بر شما.از وب سایت فوق العاده شما متشکرم.حدود نیم ساعته دارم مطالب خوبتون رو میخونم و لذت میبرم…
شاید نکته طنزی باشه ولی بهر حال واقعیته!!!هر وقت صدای زنگ پیامک میاد میگم حتما ایرانسله!!!یعنی رفیق تنهایی های ما شده این ایرانسل!!!
خدا خیرش بده هر از گاهی که کسی ازمون یادی نمیکنه ایرانسل در کنارمونه!!!
ولی ….
تفریط و افراط در برند سازی و مارکتینک میتونه تاثیری منفی روی برند داشته باشه و حتی نتیجه عکس بده…
پیروز و سربلند باشید