اگر شما هم بین سالهای 81 تا 86 از میدان کتابی به سمت جنوب تا فرهنگسرای ارسباران عبور کرده باشید شاید مرور یک خاطره بسیار ساده شود. خیابانی که با خانه ها و پنجره ها حتی با تیرهای چراغ برق یکی شده بود. دیوارهایی که قصه شهرنشینی، ترافیک، خلاف های رانندگی و عشق های عابرانش را باز می گفت متفاوت از دیوارهای که بار شعارها و چهره ها را به دوش می کشند تعاملی متعالی بین خیابان، زندگی شهری، آدم ها و خانه ها، خانه هایی که هیچ ممانعتی در حرکت سیال نقاشی ها بروی دیوارها و درهایشان نداشتند و قطعه های رنگی آرام و روان که اکنون . . . عابر خیابان جلفا چند خطی می نویسد تا خاطره اتفاقی خوب عمری فراتر از طراحی زیبای خیابان جلفا داشته باشد.
مواردی کوتاه از دیده عابر که در خیابانهای دیگر شهر تا به حال ندیده است و نشان از حرکتی نو در طراحی خیابانها داشت.
در پروژه نقاشی خیابانی جلفا به طراحان هیچ سفارشی (ایده، طرح کلی) داده نشده و ایدهپردازی ، مطالعه محیط و نحوۀ اجرا به طراحان کار واگذار شد.
نقاشیهای خیابانی که در حال حاضر روی دیوارهای شهر حضور دارند، محصول سفارش سازمانی به هنرمند هستند بدون در نظر گرفتن سابقه و روح حاکم بر کار هنرمند و نتیجۀ کار را نیز برای اجرا، به دست گروهی دیگر سپرده می شود که گامبهگام باعث نزول کیفیت زیباییشناسی شده و در این شیوه کمرنگترین فضا در سازماندهی کار هنری به هنرمند تعلق دارد.
انتخاب نقاشی برای خیابان یا انتخاب خیابان برای نقاشی!
در نقاشی خیابانی جلفا فضای ارائه و محتوای آثار درست انتخاب شده بود. مانند پلههایی که برای عبور عابران از پل پرستو به خیابان جلفا ایجاد شده، محل خروج موتورسواران از اتوبان همت شده بود؛ در این محل نقاشی روی دیوار موتورسواری را در حال عبور نشان می دهد که مضطرب با حرکت خطی سری که چندبار تکرار شده به سمت تابلوی عبور موتور سیکلت ممنوعِ راهنماییورانندگی که در همانجا نصب شده نگاه می کند. تأکید بر موضوعی قدیمی با قالبی جدید که هر دو یک هدف را دنبال می کنند.
یکی از فرمهایی که عابر از کنار آنها بارها و بارها در روز عبور میکند تیر چراغ برق خیابانهاست. در جلفا به طور خاص قسمتهایی که عرض خیابان هم کم می شود رنگ تیر چراغ برقها دقیقاً رنگ دیوار پشت بودند و در حال عبور هیچ توجهای را به خود جلب نم کردند. این طراحی باعث آرامش بیشتری در نگاه عابر میشد.
در خیابان جلفا اندازه نقاشیها نسبت به کادر خیابان بود.
معمولاً در شهر ما به دو صورت نقاشی دیواری سفارش داده میشود. گاهی نقاشی انتخاب میشود و دیواری برای آن پیشنهاد میشود یا بر اساس دیوار منتخب طرحی زده میشود، که طراح در هر دو صورت کادر خود را دیوار میداند و بر اساس آن کار پیش میرود در صورتی که در نگاه عابر نقاشی دیواری کادر چند وجهی به ابعاد خیابان دارد و بخشی از یک خانوادۀ درختها، جوی آب، کیوسک تلفن و سر در خانهها دیده میشود و در اصل نقاشی دیواری بخش از برنامهریزی طراحی یک خیابان است.
در واقع مشکل اصلی طراحی شهر ما وضعیت نا به سامان نقاشی دیواریها نیست بلکه عدم تعادل بصری طراحی فضای شهریست که سازهها، حجمها، پیادهروها، مبلمان شهری و … را در بر میگیرد.
و تشکر عابر خیابان جلفا از زحمات جمشید حقیقت شناس، پویا آریان پور، سیمین کرامتی، مهناز پسیخانی و علیرضا جودی که خیابانی را برای چند سال زیبا ساختند.