برخورد مدیر سازمان با منابعانسانی در شرایط اقتصادی کنونی
یکی از نگرانکنندهترین تبعات تورم و کاهش قدرت خرید که در چند ماه گذشته شاهد آن بودهایم بالاخص در قشر کارمند، فارغ از موقعیت شغلی و میزان درآمد آنها، افزایش هزینههای ثابت و متغیر ماهانه و عدم افزایش متناسب درآمد ماهیانه بودهاست که مسبب از بین رفتن انگیزه کاری و در نتیجه تبدیل شدن محیط کار به یک محیط مرده و غیرپویا میباشد.
همچنین اتخاذ حالت انقباضی در بنگاه های اقتصادی-تجاری که در نتیجه رکود اقتصادی فعلی به وجود آمده است بدون شک پویایی و انرژی مثبت نیرویانسانی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و بر میزان امید به آینده شغلی و در نتیجه وفاداری به سازمان تاثیر بسزایی گذاشته است .
به همین خاطر در این شرایط، بنگاههای اقتصادی در صورت اتخاذ سیاست های نادرست در قبال کارکنان شاهد از دست دادن نیروی انسانی ارزشمند خود خواهند بود که در بلند مدت لطمات غیرقابل برگشتی به بدنه سازمان وارد خواهد کرد.
تعیین خطمشی مدیران سازمان در چنین شرایطی میتواند در چگونگی روند جذب و یا از دست دادن نیروی انسانی بسیار حائز اهمیت باشد. یک مدیر زیرک می تواند با استفاده از روحیه کارِ گروهی و برخورد رهبرگونه، کارکنان را با سازمان همسو کند؛ در حالیکه تفکر رئیسومرئوسی می تواند ضربات سنگینی بر پیکرۀ سازمان وارد کند.
رئیس در یک سازمان دستور می دهد و کارمند بدون چونوچرا تنها مجری خواهد بود و این رفتار مدیریتی انگیزه و خلاقیت را در کارکنان مجموعه به شدت کاهش می دهد. در حالی که یک رهبر بیشتر نقش الهام بخشیدن و هدایت مجموعه را برعهده میگیرد.
میخواهید در سازمان رهبر باشید یا رئیس؟!
8 جملهای که یک مدیر نباید در مذاکره با کارمند خود مطرح کند:
در اینجا به 8 نکته که به نظر من هرگز نباید توسط یک رهبر سازمان به کارکنان خود گفته شود اشاره میکنم:
1- هرگز نگویید: ” من حقوق تو را میدهم، تو باید هرچی من میگم انجام بدی! ”
این جمله با ساختاری دیکتاتورگونه که با تهدید و قدرت همراه است هرگز نمیتواند الهامبخش مناسبی برای افزایش وفاداری به سازمان و در نتیجه بالاتر رفتن بازده کاری کارکنان باشد. مدیران قدرتمند با آموزش، تشویق و انگیزش بر کارکنان خود رهبری میکنند و نیازی به استفاده از ابزاری همچون تهدید برای پیشبرد اهداف سازمان مطبوع خود ندارند.
2- هرگز نگویید: ” تو خیلی خوششانس بودی که همین پاداش را هم دریافت کردی، شرکتهای دیگر حتی از پس پرداخت حقوق پرسنل خود بر نمیان!”
یک رهبرِ قابل، همیشه به این نکته که کارکنان سازمان در سودآوری مجموعه نقش موثری دارند معتقد است و هرگز پاداش کار پرسنل خود را به منت آلوده نمیکند.
یک مدیر زیرک از کارکنان خوب خود که نقش موثری در پیشبرد اهداف شرکت ایفا کردهاند نه تنها با خوشحالی و خرسندی قدردانی میکند، بلکه از ایجاد فضا و یا جملاتی که حس سرخوردگی ایجاد کند خودداری میکند.
3- هرگز نگویید: “وقتی من تعطیلات آخر هفته مشغول کار بودم، تو چیکار میکردی؟”
فشار بیمورد بر کارکنان که بایستی در کل هفته ( 7/24 ) در حال انجام وظیفه باشند، غیرمتعارف است و مسلماً منتهی به عدمرضایت شغلی می شود؛ حتی اگر مدیر مجموعه هفت روز هفته و بیشتر از کارکنان کار میکند به این معنی نیست که کارکنان وفادار مجموعه موظف هستند به همین سخت کوشی باشند. برعکس ایجاد این حس نیازمند پرورش انگیزه در بین کارکنان است.
4- هرگز نگویید: “باید هزینهها را کم کنیم (در حالی که برای اتاق مدیریت لوازم لوکس جدید خریداری میکنید) ”
در شرایط سخت کاری و اقتصادی، کارکنان به مدیرانی که با آنها احساس همدردی میکنند احترام بیشتری میگذارند. انتظار کارکنان همراه بودن مدیران دریک قایق مشترک، به عنوان کاپیتان و رهبر با آنها است و به هیچوجه جدا بودن قایق مدیران را پسندیده نمیدانند.
5- هرگر نگویید: “من وقتِ گوش دادن به شکایتهای تو را ندارم.”
به عنوان یک مدیر همیشه باید به بازخوردهای سازمانی توجه کرد، حتی اگر این نکات منفی باشند و این انتقادات مستقیماً به شخص مدیر مجموعه مرتبط باشد.
رهبر بایستی با ذهن باز پذیرای مشکلات کارکنان بوده و در صورتی که امکان حل مشکل وجود نداشته باشد، برای بالا بردن روحیه کاری مشترک و حس همدردی به کارکنان اجازه مطرح کردن موضوعات و نقطه نظراتشان را بدهد.
6- هرگز نگویید: “ما همیشه به همین روش کار کردهایم و حاضر به تغییر آن نیستیم. ”
این جمله بدون شک روحیۀ خلاقیت و نوآوری را در کارکنان از بین می برد. بهتر است از کارکنان پرسیده شود که «پیشنهاد شما برای حل بهتر این مسئله چیست؟» وظیفه یک رهبر تشویق کارکنان به پیدا کردن راهحل جدید برای مشکلات قدیمی و در صورت امکان ، بکارگیری این راهحلهای پیشنهادی است.
پرورش روحیۀ خلاقیت و تاثیرگذار بودن در کارکنان، علاوه بر ایجاد حس تعلقخاطر مسبب بالارفتن وفاداری و روحیه کار گروهی در منابع انسانی می شود.
7- هرگز نگویید: ” کارهایت را افتضاح انجام دادی. ”
رهبر بایستی به صورت شفاف و دقیق انتظارات خود را از پرسنل و وظایف آنها اعلام کند.
مدیر پس از در اختیار گذاشتن منابع، بودجه و مشخص کردن بازۀ زمانی و در نهایت پشتیبانی، می بایست آنها را تا اتمام وظیفۀ خواستهشده همراهی و حمایت کند و همیشه در کنارشان باشد.
اگر کارمندی اشتباهات تکراری انجام میدهد احتمالاً وظیفه تعریفشده با شخص مورد نظر هماهنگی نداشته و یا مدیر در انتقال وظیفه کوتاهی کردهاست.
8- هرگز نگویید: ” تو یکی از بدترین کارمند این مجموعه هستی. ”
مدیر باید در تمامی لحظات رفتار معنوی و منطقی در مقابل کارکنان از خود نشان دهند. یک رهبر موفق همیشه پایبند به گفتههای خود است.
در مواقع نیاز به توبیخ کارکنان، این کار را به صورت خصوصی و در صورت نیاز به تشویق، این کار را در جمع کارکنان انجام می دهد.