در طراحی بیلبورد باید دقت کرد که انتقال پیام، کوتاه، سریع و درست به مخاطب انجام شود.
نکتهای که در طراحی برخی از بیلبوردهای ایرانی مشهود است نمایش همین نوع پیامهای کوتاه است که متاسفانه برای مخاطب کاملاً نامفهوم است، یعنی مخاطب پیامی را دریافت میکند که برای آنالیز و فهم آن نیاز به حل یک یا چند معما دارد.
برخی از شرکتها (به همراه مشاورۀ آژانسهای تبلیغاتی) در حال حرکت بسوئی هستند که بجای القاءِ درست و سریع پیام خود به مخاطب بیلبورد، سوالی در ذهنِ مشتری طرح کنند؛ این نوع طرح پیام دو جنبه دارد:
جنبۀ اول : مشتری کنجکاو برای یافتن پاسخ میشود
جنبۀ دوم : مشتری بعلت نامفهوم بودنِ پیام خیلی سطحی از کنار آن میگذرد
چند مثال زیر این موضوع را واضحتر نشان میدهد:
« ونوس کاله » ، « 안드로이드 گروه انتخاب » ، « جیبی GB بانک قوامین » ، « عیدِوو گروه انتخاب » از جمله مواردی هستند که اخیراً در بیلبوردها مشاهده شدهاند. اگر هم این موارد را مشاهده نکرده باشید حتما « اوب » مربوط به «کتابِ اول» را به خاطر دارید.
این نوع تبلیغات که با نامِ « تبلیغات دنبالهدار » از آنها یاد میشود در چندین مرحله تا تکمیل نهایی مخاطب را درگیر خود کرده و در آخر پیام اصلی بیلبورد به مخاطب اعلام میشود.(یعنی جنبۀ اول را رعایت کرده و مشتری را کنجکاو میکنند)
حال آنکه شعارهایی همچون « حاوی اکسیژن فعال » در تبلیغاتِ سافتلن و « حاوی منیزیم غنی شده » در تبلیغاتِ Bingo ، « حاوی آرد سمولینا» در ماکارونی مانا از مواردِ مربوط به جنبۀ دوم موضوع پیام تبلیغاتی است.
حال دو گروه فوق را در رابطه با جنبههای ذکر شده بررسی میکنیم:
«جیبی GB» ، «عیدِوو» و غیره، باید در دیگر رسانهها و حتی وبسایت خود در مورد پیامهای تبلیغاتی که به عنوان تیکهای از پازل کمپین استفاده میشود، توضیح بیشتری داده شود تا همانگونه که کنجکاویِ مخاطب تحریک میشود، مشتری بتواند جوابی برای سوال ایجاد شده در ذهنش بدست آورد.
و در مورد پیامهایی مانند اکسیژنِ فعال و غیره، که در بخشی از بیلبورد و به عنوانِ یک مزیت رقابتی محصول در تبلیغات مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ حتماً و حتماً باید در رسانهای دیگر توضیحات کاملی به مشتری داده شود.
آیا تمام مخاطبان، همانند شما به عنوان صاحب کالا، باید بدانند که « حاوی اکسیژن فعال » ، « حاوی منیزیم غنی شده » ، « حاوی آرد سمولینا» چه مفهومی دارد؟ قبل از انتخاب شعار و پیام تبلیغاتی برای بیلبورد خود این سوال را از خود بپرسید!
نتیجه اینکه در هر دو مورد بالا مشتری را برای فهمیدن و درک پیام به حال خود رها نکنید و نگذارید این پیامها مانند کدهای داوینچی در ذهن مخاطب لاینحل باقی بمانند.
به یاد داشته باشیم که در یک کمپینهای 360درجه، لزوماً نباید محتوای تبلیغاتی بصورت یکسان در همۀ رسانهها منتفل شود بلکه هر رسانۀ تبلیغاتی، زبان و امکانات خود را دارد و حتی مخاطبین آنها نیز متفاوت هستند.
البته معمای این نقاشی حل شده هست دوست من.