- ایجاد حساب کاربری برای تخممرغ از جهاتی شبیه به برندهشدن در لاتاری است؛ چراکه در هر دو مورد بحثهای مربوط به پول در میان است و هردو برای صاحب خویش عواقب پیشبینیناپذیری را به دنبال دارد. دارن لاتمن، یکی از بازاریابان تأثیرگذار و بانفوذ و همچنین بنیانگذار برات (Brat)، در مصاحبهای با ریکد (Recode) گفت: «آنها با ایجاد حسابی کاربری، در لاتاری بزرگی برنده شدند و توانستند بیلبوردی عظیم و پرمخاطب را در اینستاگرام به دست آورند. حال سؤال اینجاست که اکنون چه برنامهای برای این فرصت عظیمِ بهوجودآمده دارند؟»
- درواقع خبرنگاری که به مصاحبه با صاحب تخممرغ پرداخته است، با استناد به افرادی که با او همکار بوده یا به هر ترتیبی با صاحب این پست ارتباط دارند، او را همسن رنه موریته، نقاش سورئالیسی، میداند. نقاشی مشهور موریته کهThe Betrayal of Images نام دارد، لولهای را به تصویر کشیده است. در بخش زیرین نقاشی، با علائم نگارشی نوشته شده است: «این یک لوله نیست!» همانند این تخممرغ معروف نکتهای که باعث جذابیت این مسئله میشود، بسیار ساده است: «مسئولیت رسیدن به هدفی که در نظر خالق اثر است، میان همگان تقسیم شده است.»
- درنهایت به این نتیجه میرسیم که آشکارشدن هدف نهایی داستان این تخممرغ نیز همانند همان نقاشی لولۀ معروف، درواقع اصل ماجرا نیست، بلکه رویکرد و نحوۀ آغاز این داستان است که باعث جذابیت آن میشود. پس اجازه دهید تا بیش از این داستان مهمترین اثر تاریخ شبکههای اجتماعی را فاش نکرده و مشاهدۀ نتیجۀ نهایی آن را به خود شما واگذار کنیم. اگر دوست داشتید میتوانید صفر تا صد اینستاگرام را در ادامه بخوانید.
ماجرای تخممرغ مشهور اینستاگرام به کجا ختم شد؟ شکافی درخور تأمل در اینترنت یا صرفاً ترکی روی تخم مرغ؟
در طی هفتههای گذشته، دربارۀ تخممرغ معروف اینستاگرام که رکورد جهانی تعداد لایک را جابهجا کرد، مطالب بسیاری نوشته شده است. اما کمتر کسی به فرد پشت پردۀ این ماجرا پرداخته است. اینکه او کیست؟ انگیزهاش از این کار چه بود؟
به همین دلیل هم تصمیم گرفتیم جهت سؤال را از «چرا» به «چه کسی» تغییر دهیم. در این راستا، الن دجنرس (Ellen DeGeneres) که تحتتأثیر قدرت این تخممرغ قرار گرفته بود، دعوتنامهای را با این مضمون منتشر کرد: «تخممرغ، اگر صدای من را میشنوی، از تو درخواست میکنم که خود واقعیات را نشان دهی.»
این دعوتنامه و جزئیات آن در کنار نشریات شبکههای تلویزیونی مختلف، به حساب ایمیل ذکرشده در صفحۀ اینستاگرام تخممرغ نیز فرستاده شد که درنتیجه، بازتاب گستردۀ آن سر و صدای بسیاری را به پا کرد.
به دنبال این جریان و برخلاف میل باطنی فرد مذکور، بالاخره متوجه شدیم که چه کسی پشت این ماجرا بوده است. زمانی که تعداد لایکهای این پست معروف به 600 هزار رسید، یکی از خبرنگاران تصمیم گرفت که مصاحبهای را با خالق آن ترتیب دهد. در این لحظه فرد مورد نظر دیگر راهی برای فرار نداشت! هرچند که بعد از مصاحبه ترجیح داد همچنان ناشناس باقی بماند، نکتۀ مهم حرفهای جالبی بود که وی برای مخاطبان ارائه داد. در این میان تنها سؤالی که از جانب این شخص بیجواب باقی ماند، فاشکردن آیندۀ تخممرغ بود.
دنیای امروز ما بسیار متفاوتتر از گذشته است. در چنین دنیایی که مرزهای بین زندگی مجازی و واقعی از میان برداشته شده و زندگی هرشخص کموبیش با جزئیات خود دردسترس عموم قرار میگیرد، مرز بین حریم خصوصی و زندگی عمومی افراد چگونه تعیین میشود؟ اولین نکتۀ حائز اهمیت دربارۀ معروفترین تخممرغ تاریخ، همین مسئلۀ حفظ حریم خصوصی از جانب صاحب آن است. تخممرغ در فرهنگهای مختلف نماد زندگی است که دراینباره میتوان آن را به زندگی خالق آن نیز بسط داد. شخصی که اکنون بیشترین تعداد لایکهای تاریخ را در دست دارد، در دنیای عادی زندگی معمولی، دوستان، خانواده و شغلی مثل همۀ ما دارد و با چالشها و مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکند. بااینحال در بزرگترین فرصت زندگی خود برای مشهورشدن، ترجیح داده است که ناشناس باقی بماند!
اکنون سؤال اینجاست که چگونه یک تخممرغ از جانب شخصی ناشناس اینگونه به مرکز توجهات تبدیل شده است؟ آیا حفظ حریم خصوصی از جانب کسی که با یک ترفند ویروسوار سعی در جلب حداکثری توجه را دارد، منطقی است؟ چه رازی در پشت این تناقض ناشناسماندن و جلب توجه نهفته است؟
موضوع تخممرغ زمانی جدیتر شد که دومین عکس از آن نیز در همین صفحه انتشار یافت. این پست نیز همانند عکس اول بود. با این تفاوت که این بار تَرَکی در بخش سمت چپ و گوشۀ بالای آن مشاهده میشد. پست دوم باعث شد گمانهزنیها دربارۀ هدف نهایی انتشار آن شدت گیرد. اینکه آیا این کار تنها از ذائقۀ هنری شخص صاحب صفحه نشئت گرفته یا بحث پول و برندینگ در میان است؟
ایجاد حساب کاربری برای تخممرغ از جهاتی شبیه به برندهشدن در لاتاری است؛ چراکه در هر دو مورد بحثهای مربوط به پول در میان است و هردو برای صاحب خویش عواقب پیشبینیناپذیری را به دنبال دارد. دارن لاتمن، یکی از بازاریابان تأثیرگذار و بانفوذ و همچنین بنیانگذار برات (Brat)، در مصاحبهای با ریکد (Recode) گفت: «آنها با ایجاد حسابی کاربری، در لاتاری بزرگی برنده شدند و توانستند بیلبوردی عظیم و پرمخاطب را در اینستاگرام به دست آورند. حال سؤال اینجاست که اکنون چه برنامهای برای این فرصت عظیمِ بهوجودآمده دارند؟»
اکنون تخممرغ در حال ترکبرداشتن است و به نظر میرسد هرچه زودتر متوجه خواهیم شد که این تصاویر چه ارزشی را در بر دارند و چه کسی پشت این ماجراست. در این میان، شایعات و سؤالاتی که دربارۀ آینده و هدف این تخممرغ به وجود آمده، از نظر جذابیت دستکمی از جریان اصلی تخممرغ ندارند. اینکه آیا دوستان و آشنایان فردی که این هیاهو را به پا کرده است حاضرند در قبال دریافت هزینهای از طرف رسانهها هویت او را فاش کنند؟
پاسخ این سؤالات بهطور غیرمستقیم با سؤالی دیگر مرتبط است: «آیا این تخممرغ صرفاً یک تخممرغ بوده یا هدف بزرگتری در پس خود دارد؟» اگر این پست فقط نمایشدهندۀ یک تخممرغ (و بدون دنبالکردن هدف خاصی) باشد، درنتیجه پاسخ پرسشهای فوق نیز منفی خواهد بود؛ چراکه رسانهها علاقۀ چندانی به پرداخت هزینه برای بهدستآوردن چنین نتیجهای ندارند. اما اگر شما هم معتقدید که این تخممرغ هدف و مفهوم خاصی را در پی دارد، پس، از جذابیت این پرسشها بهخوبی مطلع هستید.
درواقع خبرنگاری که به مصاحبه با صاحب تخممرغ پرداخته است، با استناد به افرادی که با او همکار بوده یا به هر ترتیبی با صاحب این پست ارتباط دارند، او را همسن رنه موریته، نقاش سورئالیسی، میداند. نقاشی مشهور موریته کهThe Betrayal of Images نام دارد، لولهای را به تصویر کشیده است. در بخش زیرین نقاشی، با علائم نگارشی نوشته شده است: «این یک لوله نیست!» همانند این تخممرغ معروف نکتهای که باعث جذابیت این مسئله میشود، بسیار ساده است: «مسئولیت رسیدن به هدفی که در نظر خالق اثر است، میان همگان تقسیم شده است.»
بنابراین بهسادگی میتوان نتیجه گرفت که این تخممرغ فقط یک تخممرغ معمولی نیست؛ چراکه همین تخممرغ بهظاهر معمولی پتانسیل فراوانی برای درآمدزایی، ارتقای مقام و بهشهرترسیدن زودهنگام در فضای مجازی دارد. بیشک تمام سناریوی این ماجرا و بمباران لایکهایی که در پی آن به وجود آمد، فقط میتواند از ذهن یک نابغه بتراود. ناشناسبودن او در این اوضاع نیز باعث پررنگترشدن استعداد و هوشمندی وی میشود؛ چراکه این شخص با حسی سرشار از خلاقیت و طنز و همچنین درکی مثالزدنی از جهان، توانست کاری کند که ذهن مشهورترین افراد جهان را به سمت خود کشانده و با توصیف و تمجید بزرگان مواجه شود.
از جهاتی، این تخممرغ همان چیزی است که اینترنت لیاقت آن را دارد. حتی اگر این ترکهای موجود روی آن رفتهرفته بیشتر شده و درنهایت از داخل تخممرغ ناسزایی خطاب به همگان بیرون آید، باز هم ما شایستۀ آن هستیم. چراکه این دقیقا همان چیزی است که اینترنت به خورد ما میدهد. درنهایت میتوان نتیجه گرفت که مهم نیست واقعاً چه کسی در پس این ماجرا قرار دارد، بلکه ذات عمل آن مهم است. این تخممرغ نشان میدهد که چگونه اینفلوئنسرها در عصر طلایی خود با پستی ساده به مبالغ هنگفت چندین رقمی دست مییابند.