تبلیغات در تلویزیون با توجه به تعداد مخاطب و ظریب نفوذش همیشه درصدر رسانههای تبلیغاتی قرار میگیرد و همیشه جزو گرانترین نوع تبلیغات محسوب میشوند .
اما تبلیغات تلویزیونی به دو دسته تقسیم میشوند: نوع اول که در شبکههای عمومی و بین برنامهها پخش میشوند و آنها را با نام “آگهیهای بازرگانی” میشناسیم؛ نوع دوم که در شبکههای فروشِ کالا یا اصطلاحاً Teleshopping Channel پخش میشوند.
البته نباید دستۀ جدیدی از تبلیغات که در صدا و سیما راه افتاده است را فراموش کنیم و آن هم برنامهسازی برندهای مختلف همچون استودیوی برنج آوازه یا شراکتِ چای محسن در برنامۀ گلخانه و … است که نه تنها سطح عمومی برنامههای صدا و سیما را پائین آورده است بلکه حتی برنامههای محبوبی همچون به خانه برمیگردیم را به ریپورتاژ آگهی تبدیل کرده است!
اما شبکههای فروشِ کالا به صورت 24ساعته به مقولۀ معرفی و فروش کالا میپردازند که معمولاً برندهای مطرح بازار را در آنها نمیبینیم.
از آنجایی که این شبکهها برنامۀ دیگری ندارند، طول مدت هر آگهی زیاد بوده و به معرفی امکانات و نحوۀ استفاده از محصول بصورت جزئی میپردازند و بینندهها میتوانند با تماس از طریق شمارههای اعلام شده محصول را سفارش دهند.
عموماً محصولات در این شبکهها از طریقِ یک شماره تلفن فروخته میشوند یعنی در اصل این شبکهها یک بنگاهِ بارزگانی با محصولات متنوع هستند.
تا اینجای کار همه چیز درست است ولی در حال حاضر در رسانۀ ملی این دو نوع تبلیغات کاملاً در هم آمیخته شده است و مدیران این رسانه خطومشی اصلی آگهیهای بازرگانی را به کسب درآمد از هر طریقی فروختهاند.
با وجود راهاندازی شبکۀ بازار به عنوان یک Teleshopping Channel شاهد تبلیغات فروش کالاهای مختلف مانند محصولات تنتاک، کبابپز پلین و ماهیتابه آگرین در شبکههای سراسری و استانی در صدا و سیما هستیم که نه تنها از اصول آگهی در این نوع رسانه پیروی نمیکنند، بلکه با همان سبک و سیاق Teleshopping بصورت آگهیهای طولانی مدت پخش میشوند! این درحالی است که بسیاری از برندهای معتبر ایرانی که سهم زیادی در تولید ملی ایفا میکنند حتی خواب پخش یک آگهی کوتاه در صداوسیما را هم نمیبینند.
جالب اینکه این نوع تبلیغات کاملاً مشابه محصولاتی همچون Slimming response، perfect step و total core هستند که در شبکههای ماهوارهای در حال تبلیغات هستند! جای تعجب است که صدا و سیما با این بودجۀ عظیمی که از بیت المال در دست دارد سیاستگذاریهای تبلیغاتیاش را بر پایۀ شبکههای ماهوارهای گذاشته است (البته در میان شبکههای ماهوارهای کاش سراغ MBC ، Sky ، BBC Prime و مانند آنها میرفتند و نه شبکههای زرد) و نه احترام به مخاطب ایرانی.
با تمام این تفاسیر سوال اینجاست: هزینۀ تبلیغاتِ این شرکتهای ایرانی با توجه به قیمتهای نجومیِ تبلیغات در صداوسیما از کجا تأمین میشود؟
با نگاهی اجمالی به قیمت این کالاها، واضح است که این محصولات با چندین برابر ارزش واقعی خود به مشتری ارائه میشوند. نتیجه اینکه، بینندۀ رسانۀ ملی به چند دلیل بازندۀ اصلی این تبلیغات هستند:
اول بهخاطر اینکه با توجه به سیاستهای جدید پخش آگهی در صداوسیما بینندۀ تلویزیون مجبور به تماشای تبلیغات کسل کننده و طولانی مدت است.
دوم اینکه مشتریِ تحریک شده بر اثر تعددِ نمایش آگهی و البته اعتمادی که به رسانۀ ملی کشور دارد، هزینۀ غیرمنصافهای را پرداخت میکند.
و در آخر اینکه فرصتطلبی مدیران رسانۀ ملی و عدم رعایتِ حقوق بینندگان، پای سرمایهداران و دلالانی را به این مارکت باز میکند که دودش تنها به چشم بینندۀ تلویزیون یا همان مخاطب رسانۀ ملی میرود، رسانهای که وظیفه اصلیاش فرهنگسازی در جامعه است نه کسب درآمد، آن هم از هر راهی!
البته ناگفته نماند اگر صداوسیما به این نوع درآمدزاییِ کاذب ادامه دهد، در آیندهای نهچندان دور مجبور به پرداخت هزینۀهای هنگفتی برای بازگردانندن بینندگان خود خواهد شد.
نمود این موضوع را در کوچ کردن مخاطبین صدا و سیمای ایران به شبکههای ماهوارهای میتوان دید که نه تنها بهخاطر اُفت سطح کیفی برنامههای صدا و سیما بلکه بهخاطر تغییر سیاست از یک رسانۀ فرهنگساز به یک رسانۀ درآمدزا است.
برخی از این آگهیها را میتوانید در زیر مشاهده کنید:
تن تاک (کفش)
تن تاک (دستگاه دراز نشست)
کبابپز پلین
ماهی تابه آرگین
دیدگاهها 1