تابلوهای دیواری قدمتی به اندازۀ نسل بشر دارد و میتوان پیدایش آنها را از زمان ثبت نقوش انسانهای اولیۀ غارنشین حساب کرد و تحولش را در نقاشیهای رنگی مصریان دانست.
اما شروع تبلیغات محیطی به شکل امروزیِ آن، یعنی بیلبور Billboard ، به اواخر صدۀ 17 میلادی برمیگردد که به شکل پوسترهای لیتوگرافی سیاه و سفید پا به بازار گذاشتند و اوج این شکوفایی با ظهور تبلیغات شرکت اتومبیلسازی فورد در اوایل قرن بیستم آغاز شد.
از دورۀ طلائی بیلبوردها زمان زیادی میگذرد و در دورهای که تکنولوژی و وسایل ارتباطی عرصه را بر اینگونه تبلیغات تنگ کرده است، طراحان ملزم به اجرای ایدههای خلاقانه برای چبران آن شدهاند بطوری که بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن اصل مطلب را به مخاطبین بهگونهای متفاوت القا کنند.
در سالهای اخیر استفاده از طرحها و ایدههای حجمی یا سهبعدی و استفاده از اِلمانهای موجود در اطراف بیلبوردها بسیار رایج شده است تا جایی که بیلبوردها همچنان خود را بهعنوان یکی از شاخصترین آیتمهای موثر در یک کمپین تبلیغاتی مطرح کردهاند. استفاده از اشیا و محصولات در سایز بزرگ، حالتهای تعاملی در بیلبورد، حرکت آیتمهای موجود در بیلبورد و … نمونههایی از این ایدههاست.
هرچند این نوع ایدهپردازی و خلاقیت در ساخت بیلبوردها به ایران هم رسیده اما سادهترین نوع این بیلبوردها توسط آژانسهای تبلیغاتی مورد استقبال قرار گرفته است.
شاید بهتر است بگوئیم واردات خلاقیت در طراحی بیلبورد به ایران بدون دفترچۀ راهنما بوده است و کمترین تلاش در خلق تابلوها و بیلبوردهای خلاقانه مورد استفاده قرار گرفته است.
گویا شرکتهای تبلیغاتی با وجود دریافت مبالغ زیاد بابت طراحی بیلبوردها دست از ایدهپردازی خلاقانه در اجرای بیلبوردها برداشتهاند و تمام خلاقیت خود را محدود به خارج کردن بخشی از لوگو یا عکسهای موجود در بیلبورد کردهاند.
البته در این میان نمونه بیلبوردهای انگشت شماری هم بودهاند که خلاقانه اجرا شدهاند و البته در خاطر مخاطبین هم ماندگار شدند.
طراحان بیلبورد در ایران نه تنها خلاقیت در ایدهپردازی را فراموش کردهاند بلکه نوع این رسانه را هم از خاطر بردهاند، رسانهای که میبایست در کمترین زمان پیام خود را به مخاطبی که با سرعت بالا از کنار آن عبور میکند برساند، آن هم درست و کامل!