محصول ارزان قیمت (اقتصادی) یک معیار کلی نیست بلکه نسبتی در مقایسه با طبقه خاصی از کالاهای همرده محسوب میشود. بعنوان مثال سری کلاس A خودروهای بنز در رده محصولات ارزان قمیت (اقتصادی) این شرکت محسوب میشوند که در مقایسه با محصولات مشابه در همین رنج، میتواند همرده گران قیمتترین خودروی یک برند دیگر هستند.
اما هدف از عرضه کالای ارزان قیمت چیست؟ آیا کالای ارزان قیمت به معنای بهای تمام شده پایین است؟
دو استراتژی مهم در ارائه کالاهای ارزان قیمت وجود دارد:
1- برندینگ
2- افزایش سهم بازار
عموماً کالاهای ارزان قیمت نه تنها قیمت تمام شده پایین ندارند، بلکه در اکثر مواقع موجب زیان تولیدکننده نیز میشوند.
یکی از راههای بسیار معمول در حوزه بازاریابی استفاده از محصولات ارزان قیمت در جریان تبلیغات و برندینگ است. بدین صورت شما میتوانید در کنار محصولات کنونی، محصولی را عرضه کنید که علاوه بر امکان خرید آن برای قشر وسیعی از جامعه مخاطبین، به گسترش نام تجاری (برند) در بین مصرف کنندگان بپردازد.
اما استفاده دیگر از این استراتژی، در خصوص افزایش سهم بازار است. بدین ترتیب هدف از آن تولید و عرضه کالایی برای ورود در بخشهای دیگری از بازار است که تا به حال مورد هدف برند نبوده است.
برای مثال در صورتی که تا به حال محصولات شما توسط مشتریان رده بالای اقتصادی (گروه های A,B) خریداری میشده است، با ارائه محصولی با قیمت اقتصادی، بخش دیگری از بازار در اختیار برند شما (مانند C+) قرار میگیرد. حتی برندی همچون اپل برای ورود به این بازار گوشی سری C خود را روانه بازار کرد تا مخاطبین برند بیشتری را با Apple درگیر کند.
پس از تعیین استراتژی تولید و قیمتگذاری، مهمترین نکتهای که باید مورد توجه قرار داد، حفظ جایگاه برند در عرضه محصول جدید است.
این نکته را حتماً در نظر داشته باشید که هرگونه کاستی کیفی در عرضه محصول ارزان قیمت منجر به تحریف و نزول جایگاه برندی میشود که سالها برای پوزیشن کردن آن بعنوان یک محصول باکیفیت زحمت کشیدهاید.
وقتی مشتریان میان رده، محصولات اقتصادی شما را خریداری و استفاده میکنند، در صورت نارضایتی آنها نه تنها مبلغان مناسبی برای برند شما نمیشوند بلکه در زمانی که این گروه به بخش بالاتری از جامعه هدف صعود میکنند، دیگر از مشتریان شما نخواهند بود.
تیم ما از این رویکرد در محصولات و بازار ایران بسیار استفاده کرده است و نمونههای موفقی را میتواند نام برد.